English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6871 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brilliancy prize U جایزه درخشندگی شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Bounty hunter U جایزه بگیر،کسی که کارش دستگیری خلافکارها برای گرفتن جایزه است
awarded U جایزه دادن جایزه
award U جایزه دادن جایزه
awards U جایزه دادن جایزه
reward and rewarded U جایزه.جایزه داده شده
awarding U جایزه دادن جایزه
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
refulgence U درخشندگی
brilliance U درخشندگی
glim U درخشندگی
radiance U درخشندگی
effulgence U درخشندگی
shines U درخشندگی
luminosity U درخشندگی
shine U درخشندگی
brightness U درخشندگی
fulgour U درخشندگی
fulgor U درخشندگی
lustre U درخشندگی
sheen U درخشندگی
radiancy U درخشندگی
effulge U درخشندگی
splendor U درخشندگی
fulgency U درخشندگی
coruscation U درخشندگی
luminosity factor U درخشندگی
luminance U درخشندگی
brilliancy U درخشندگی
luster U درخشندگی
absolute luminosity U درخشندگی مطلق
glittered U درخشندگی درخشش
glares U درخشندگی زیاد
glared U درخشندگی زیاد
glitter U درخشندگی درخشش
irradiancy U درخشندگی تابش
glitters U درخشندگی درخشش
irradiance U درخشندگی تابش
resplendence U درخشندگی جلوه
glare U درخشندگی زیاد
brightness contrast U تقابل درخشندگی
bril U واحد درخشندگی
lustreer U درخشندگی صیقل
luminosity factor U ضریب درخشندگی
apparent luminosity U درخشندگی فاهری
chatoyance U درخشندگی متغیر
chatoyancy U درخشندگی متغیر
brightness adaptation U انطباق با درخشندگی
resplendency U درخشندگی جلوه
blaze U درخشندگی جار زدن
blazed U درخشندگی جار زدن
blazes U درخشندگی جار زدن
luminouity U فرو زندگی درخشندگی
orients U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orienting U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
orient U کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
awarding U جایزه
prizes U جایزه
prized U جایزه
prised U جایزه
prize U جایزه
rewards U جایزه
priase U جایزه
award U جایزه
guerdon U جایزه
meed U جایزه
awarded U جایزه
reward U جایزه
trophies U جایزه
prise U جایزه
prises U جایزه
prising U جایزه
awards U جایزه
rewarded U جایزه
rewardable U جایزه
bonuses U جایزه
bonus U جایزه
premiums U جایزه
premium U جایزه
trophy U جایزه
bounty U جایزه
prize man U جایزه بر
prizing U جایزه
testimonial U پاداش جایزه
considerations U جایزه قیمت
prizer U برنده جایزه
consideration U جایزه قیمت
prizes U انعام جایزه
prizewinner U برنده جایزه
purse U جایزه نقدی
purses U جایزه نقدی
pursing U جایزه نقدی
prizing U انعام جایزه
prize U انعام جایزه
prized U انعام جایزه
testimonials U پاداش جایزه
pursed U جایزه نقدی
premium for excellence U جایزه فضیلت
Nobel Prize U جایزه نوبل
laureate U جایزه دار
head money U جایزه اوردن سر
export bounty U جایزه صدور
money U جایزه نقدی
to win laurels U جایزه گرفتن
oscar U جایزه اسکار
testimonialize U جایزه دادن
nobel prize U جایزه نوبل
booby prizes U جایزه تسلی بخش
booby prize U جایزه تسلی بخش
rewarder U جایزه یا پاداش دهنده
coronate U جایزه یا انعام دادن
Ig Nobel Prize U جایزه ایگ نوبل
Nobel laureate U برنده جایزه نوبل
Nobel Prize winner U برنده جایزه نوبل
the export of ... is granted the premium. U صدور ... جایزه دارد.
pewter U جام پیروزی جایزه
cup U گلدان جایزه مسابقات
cupped U گلدان جایزه مسابقات
outland trophy U جایزه دانشگاهی بازیگرفوتبال
cups U گلدان جایزه مسابقات
prize poem U شعری که جایزه برده است
edward j. neil award U جایزه بوکسور ممتاز سال
salvage money U جایزه نجات کشتی یا محموله
eclipse award U جایزه سوارکار ممتاز سال
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
dispatch money U جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
prizefight U مسابقه مشت زنی جایزه دار
golden shoe U بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
cupholder U برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
ashes U جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
prize fight U جنگ با مشت برای گرفتن پول یا جایزه
grey cup U مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
free-for-alls U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free-for-all U اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
winner's circle U محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
prize fellow U شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
lanolin U لانولین [ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
prize fighting U درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
rook U رخ شطرنج
al fil U شطرنج
chequer U شطرنج
rooks U رخ شطرنج
chess U شطرنج
hair U [الیاف نازکتر از پشم مو یا کرک بز و شتر، تفاوت آن با پشم در داشتن ساختار سلولی است که کیسه های هوای موجود باعث ایجاد درخشندگی بیشتر آن می گردد.]
chess man U مهره شطرنج
chess master U استاد شطرنج
chess board U صفحه شطرنج
chequer wise U شطرنج وار
chess olympiad U المپیاد شطرنج
chess oscar U اسکار شطرنج
chess clock U ساعت شطرنج
chequer U خانه شطرنج
chess machine U ماشین شطرنج
traditional chess U شطرنج استاندارد
pieces U مهره شطرنج
piece U مهره شطرنج
masters U استاد شطرنج
mastered U استاد شطرنج
master U استاد شطرنج
impledge U پیاده شطرنج
progressive chess U شطرنج سریع
lightning chess U شطرنج سریع
chess problem U مسئله شطرنج
chessist U شطرنج باز
chessist U شطرنج دوست
queen U وزیر شطرنج
checker U خانه شطرنج
a game of chess U یک مسابقه شطرنج
mans U مهره شطرنج
queens U وزیر شطرنج
chessomania U شیفتگی شطرنج
chessophrenetic U متعصب شطرنج
chessboards U تخته شطرنج
crampet game U بازی شطرنج
squaring U خانه شطرنج
squares U خانه شطرنج
squared U خانه شطرنج
square U خانه شطرنج
man U مهره شطرنج
postal chess U شطرنج مکاتبهای
rules of chess U قوانین شطرنج
bishops U فیل شطرنج
pawning U پیاده شطرنج
bishop pairs U دو فیل شطرنج
bishop U فیل شطرنج
chessboard U تخته شطرنج
pawns U پیاده شطرنج
passer U رونده شطرنج
pignorate U پیاده شطرنج
bad bishop U فیل بد شطرنج
pawned U پیاده شطرنج
pawn U پیاده شطرنج
rapid transit U شطرنج سریع
chessmen U مهره شطرنج
chessman U مهره شطرنج
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
isolani U پیاده ایزوله شطرنج
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com